نقد و بررسی انیمه Cyberpunk: Edgerunners | سایبرپانک اج رانرز

در این قسمت از  ایکستراگیم  به نقد و بررسی انیمه Cyberpunk: Edgerunners | سایبرپانک اج رانرز که توسط استودیو Trigger و به کارگردانی هیرویوکی ایمایشی ساخته شده است می پردازیم. این انیمه بر اساس دنیای بازی ویدیویی Cyberpunk 2077 از شرکت CD Projekt Red ساخته شده است. Cyberpunk: Edgerunners در سال 2022 منتشر شد و داستانی مستقل را در دنیای سایبرپانک روایت می‌ کند.

داستان انیمه Cyberpunk: Edgerunners | سایبرپانک اج رانرز

Cyberpunk: Edgerunners | سایبرپانک اج رانرز یک انیمه ۱۰ قسمتی است که داستان دیوید مارتینز، یک نوجوان با استعداد اما فقیر را در دنیای پر از تکنولوژی و خلافکاری نایت سیتی دنبال می‌کند. دیوید مارتینز یک دانش‌آموز در آکادمی آرَساکا است. پس از یک حادثه دلخراش که منجر به مرگ مادرش گلوریا می‌شود، دیوید با مشکلات مالی مواجه می‌شود و از مدرسه اخراج می‌گردد. او یک ایمپلنت نظامی پیشرفته به نام “ساندویستان” پیدا می‌کند و تصمیم می‌گیرد آن را روی بدن خود نصب کند تا بتواند به کمک آن قدرت و سرعت بیشتری پیدا کند. پس از نصب این ایمپلنت، دیوید با لوسی، یک هکر با استعداد، آشنا می‌شود و او را به گروهی از ادجرانرها معرفی می‌کند.

دیوید به گروه ادجرانرها می‌پیوندد و تحت رهبری مِین، رئیس گروه، شروع به انجام مأموریت‌های مختلف می‌کند. او به مرور زمان در این دنیای خلافکاری جایگاه خود را پیدا می‌کند و توانایی‌های خود را به نمایش می‌گذارد. در همین حال، رابطه دیوید و لوسی عمیق‌تر می‌شود و آن‌ها به یکدیگر نزدیک‌تر می‌شوند. لوسی به دیوید از گذشته خود و آرزوهایش می‌گوید که شامل رفتن به ماه است. مِین به تدریج به دلیل استفاده بیش از حد از ایمپلنت‌ها دچار مشکلات روانی و فیزیکی می‌شود و به “سایبرسایکوز” مبتلا می‌شود. در یک مأموریت، مِین کنترل خود را از دست می‌دهد و باعث مرگ دوستانش می‌شود. در نهایت، مِین جان خود را از دست می‌دهد و دیوید رهبری گروه را بر عهده می‌گیرد.

دیوید به رهبری گروه ادامه می‌دهد، اما استفاده مداوم از “ساندویستان” باعث فشار شدید بر بدن و ذهن او می‌شود. او شروع به تجربه نشانه‌های سایبرسایکوز می‌کند. در همین زمان، دیوید و گروهش با آدم‌کشی به نام “آدام اسماشِر” مواجه می‌شوند که توسط کمپانی آرَساکا فرستاده شده است. در نبردی نهایی و پرتنش، بسیاری از اعضای گروه کشته می‌شوند و دیوید در تلاش برای نجات لوسی، جان خود را فدا می‌کند. در نهایت، لوسی به آرزوی خود می‌رسد و به ماه می‌رود، در حالی که یاد و خاطره دیوید همیشه با او باقی می‌ماند. Cyberpunk: Edgerunners | سایبرپانک اج رانرز با پایانی تلخ و شیرین به اتمام می‌رسد، نشان‌دهنده تلاش‌ها و فداکاری‌های دیوید و دوستانش در دنیای سخت و بی‌رحم نایت سیتی. انیمه به خوبی پیچیدگی‌های دنیای سایبرپانک و تأثیرات تکنولوژی بر زندگی انسان‌ها را به تصویر می‌کشد.

بررسی انیمه Cyberpunk: Edgerunners | سایبرپانک اج رانرز

انیمه Cyberpunk: Edgerunners | سایبرپانک اج رانرز که در شهر نایت‌سیتی جریان دارد، داستان دیوید مارتینز و لوسی را دنبال می‌کند که هر کدام به دنبال رسیدن به آرزوهایشان وارد گروه خلافکاری سایبرپانکی می‌شوند. Cyberpunk: Edgerunners | سایبرپانک اج رانرز از ابتدا داستانی عاشقانه، انتقامی، اکشن و احساسی ارائه می‌دهد و نشان می‌دهد هر شخصیت چقدر برای رسیدن به هدف خود فداکاری می‌کند، تا جایی که به سرنوشت شوم مبتلایان به بیماری سایبرپانکی دچار می‌شوند.

با اینکه شخصیت‌های زیادی در این انیمه حضور دارند، تمرکز اصلی بر روی دیوید و لوسی است. انیمه سایر شخصیت‌ها را نیز به اندازه لازم معرفی می‌کند و شخصیت‌های دوست‌داشتنی مانند ربکا و مین را به داستان اضافه می‌کند. این انیمه توانسته با خلق شخصیت‌های جذاب و متفاوت، اثری عمیق‌تر از یک اقتباس ساده از بازی ویدیویی ارائه دهد. دیوی و لوسی شخصیت‌های تاثیرگذاری هستند، و با اینکه انیمه تنها ۱۰ قسمت دارد، سازندگان به حاشیه نرفته و داستان را مستقیم روایت کرده‌اند. دیوید ابتدا شخصیتی سرکش است که می‌خواهد انتقام مرگ مادرش و زندگی سخت در نایت‌سیتی را بگیرد.

لوسی شخصیتی مستقل است که به کسی دلبستگی ندارد و هدفش سفر به ماه است. در طول انیمه، شخصیت‌پردازی و رشد دیوید و لوسی و تأثیر عشقشان بر یکدیگر کاملاً مشهود است. این انیمه نه تنها یک داستان عاشقانه، بلکه داستانی از فداکاری‌ها برای عشق را روایت می‌کند و نشان می‌دهد هر شخصیت تا چه حد برای اثبات عشق خود پیش می‌رود. در پایان داستان، شخصیت‌ها خط قرمزهای بسیاری را رد کرده و راه بازگشتی ندارند. لوسی تلاش می‌کند دیوید را از خطر حفظ کند و دیوید برای فرستادن لوسی به ماه مأموریت‌های مختلفی را انجام می‌دهد. هر دو شخصیت بسیار بزرگ‌تر و مسئولیت‌پذیرتر شده‌اند. انیمه حتی بیننده را نیز به چالش می‌کشد که تا چه حد برای عشق خود فداکاری می‌کند.

در مجموع، Cyberpunk: Edgerunners داستان جدیدی روایت نمی‌کند، اما داستان آشنا را به شکلی خوش‌ساخت و غیرمنتظره گسترش می‌دهد. پایان‌بندی انیمه غافلگیرکننده است و بسته به نگاه هر شخصیت، می‌تواند هپی‌اندینگ یا تلخ باشد. دیوید به آرزوی خود رسیده و لوسی به بخشی از اهدافش دست یافته، اما در نهایت خوشحالی هر شخصیت به دیگری وابسته است.

ترکیب صحنه پایانی انیمه Cyberpunk: Edgerunners | سایبرپانک اج رانرز با آهنگ “I Really Want to Stay at Your House” کیفیت این صحنه را دوچندان کرده است. موسیقی در این انیمه نقش مهمی در افزایش تأثیرگذاری پایان هر قسمت و اتفاقات مختلف دارد. هر آهنگ انتخاب شده به بهبود برخی صحنه‌ها کمک کرده و تأثیر آن‌ها را چند برابر کرده است، مانند صحنه پایان سریال که با موسیقی همراه شده و بسیار تأثیرگذارتر شده است. یکی از مشکلات این انیمه پرداخت ناکافی به شخصیت‌های منفی است. سازندگان بیشتر روی قهرمانان اصلی تمرکز کرده‌اند و شخصیت‌های شرور را به خوبی توسعه نداده‌اند. با این حال، شاید اهمیت شخصیت‌های شرور در خط داستانی انیمه Cyberpunk: Edgerunners | سایبرپانک اج رانرز چندان زیاد نبوده و خود شخصیت‌ها و تهدیداتی که با آن‌ها مواجه می‌شوند، بخش مهم‌تری از داستان باشند.

این به گونه ای نمادی از کشور ها و دولت های فاسد است که قشر ضعیف جامعه را به شکلی زجر کش میکنند به قول معروف خون جوانان رو در شیشه میکنند. حال لوسی و دیوید نقش پسر و دخترهای جوانی را دارند که میخواهند به هر طریقی که شده دست به فرار از اون فرقه یا کشور بزنند به هر قیمتی که شده. دیوید که از بچگی توسط مادرش بزرگ شده بود پر از عقده های خالی نشده و شرایط سخت زندگی بوده است. حال این پسر دست به خلاف هایی میزند که بتونه اون عقده ها و آرزوهایی که داشته رو براورده کنه، فارق از اینکه چه مشکلات و خطراتاتی در انتظارش هست.

اینجا نایت سیتی هست یعنی شهری که اتفاقاتی رخ میده که برای همیشه به تاریخ میپیونده و خبری از دلسوزی و نگرانی برای کسی نمیزاری. درست مانند همان صحنه ای که یکی از اعضای گروه دونه به دونه کشته میشوند. این در حالی است که افراد را به فردی بی احساس تر نبست به زندگی تبدیل میکند که نباید بخاطر هیچ چیزی از زندگی ناامید بشی و برای آزادی و خوشحالی بجنگی و بدستش بیاری. دیوید مارتینز که در آخرای زندگی خود کاری رو کرد که هر پسر و فرد عاشقی از روی جنون برای معشوق خود انجام میده و اونم فدا کردن خود برای خوشحالی یا آزادی عشق خودش هست. ولی آیا این کار دیوید درست بود؟ آیا به چیزی که میخواست رسید؟

همان طور که گفتم نایت سیتی مانند خیلی از کشور های استعمارگر هست، دیوید و لوسی قصد فرار از این مکان زندان گونه را دارند و برای این نیازمند یک بلیط فرار هستند که هزینه اش برای همه افراد جامعه سنگین هست. انسان به دنبال فرار از انسان های دیگه هست، یک کلیشه و آرزوی فانی که خیلی ها در همین دنیا نیز دارند و فکر میکنند جایی که بقیه انسان ها نباشند آرامش هست. ولی این یک استعاره و فرار ذهنی از چیزی هست که خودمان برای زندگی میچینیم. چرا سعی بر درست کردن دور و اطراف خودمان نمیکنیم. شاید اون چیزی که تو ذهن من هست تو ذهن شما هم باشد ولی خب جایه صحبتش اینجا نیست…

دنیای اطرافمون رو با پیشرفت و جنون کاری خیلی وقتا نمیتوانیم درست کنیم و این یک واقعیت هست ولی خودمان را به هر دری میزنیم که ثابت کنیم روز بهتری میرسد. دقیقا کاری که دیوید میکرد و هر بار خودش را گول میزد که شرایط داره بهتر میشه ولی در ذهن مخاطب فقط اینها نوشته میشود. چون دیوید هر روز به قدرت بیشتر نیازمند میشد و اون بدن انسانی و فانی خودش را به ماشینی تبدیل میکرد که احساسی برای عشق و فکر سالم باقی نمیزاشت. مخدری که فقط توی شهر نایت سیتی ساخته میشود و بدن مصنوعی و سایبورگی هست. آیا واقعا ارزش قدرت بیشتر از سلامتی ذهن و بدن هست؟

این انیمه جای صحبت و بحث زیادی را برای من و شما باقی میگذارد که خیلی وقتا بعد از دیدنش بازم برایم درک کامل انیمه مبهم میماند و باید ساعت ها روی هر مسئله مانور بدم. حال شما در نظر خودتون رو از این جنون مادی در شهر نایت سیتی بیان کنید. آیا زندگی به شکل دیوید مارتینز واقعا ارزش نابودی کل زندگی را دارد؟

تصاویر انیمه Cyberpunk: Edgerunners | سایبرپانک اج رانرز

نکات مثبت و منفی انیمه Cyberpunk: Edgerunners | سایبرپانک اج رانرز

از نکات مثبت بازی می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:

1. طراحی بصری و انیمیشن: استودیو Trigger با سبک انیمیشن پرانرژی و خاص خود، محیط نایت سیتی را به شکل خیره‌کننده‌ای به تصویر کشیده است.
2. موسیقی: موسیقی متن و آهنگ‌های استفاده شده در انیمه بسیار تاثیرگذار بوده و به طور قابل توجهی به افزایش تاثیرگذاری صحنه‌ها کمک کرده‌اند. ترکیب صحنه پایانی با آهنگ “I Really Want to Stay at Your House” یکی از بهترین نمونه‌ها است.
3. شخصیت‌پردازی: رشد و توسعه شخصیت‌های دیوید و لوسی به خوبی نشان داده شده و تاثیر عشق آن‌ها بر یکدیگر به خوبی به تصویر کشیده شده است.
4. داستان: داستان عاشقانه، انتقامی، اکشن و احساسی انیمه به خوبی روایت شده و به عمق روانی شخصیت‌ها پرداخته است.
5. تأثیر احساسی: انیمه با فداکاری‌های شخصیت‌ها و تلاش‌هایشان برای رسیدن به اهداف، بیننده را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
6. ارتباط با بازی ویدیویی: انیمه به خوبی توانسته است دنیای Cyberpunk 2077 را به تصویر بکشد و می‌تواند بینندگان را به تجربه بازی ترغیب کند.

از نکات منفی بازی می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:

1. پرداخت ناکافی به شخصیت‌های منفی: تمرکز اصلی انیمه روی قهرمانان است و شخصیت‌های منفی به اندازه کافی توسعه نیافته‌اند، که ممکن است برای برخی بینندگان ناکافی باشد.
2. تعداد قسمت‌ها: با وجود اینکه انیمه در ۱۰ قسمت داستان خود را روایت می‌کند، برخی ممکن است احساس کنند که داستان می‌توانست با جزئیات بیشتری گسترش یابد.
3. پیش‌بینی‌پذیری: در برخی موارد، داستان ممکن است برای برخی بینندگان قابل پیش‌بینی باشد و ممکن است انتظار اتفاقات غیرمنتظره بیشتری داشته باشند.
4. نیاز به آشنایی با دنیای بازی: اگرچه انیمه به عنوان یک اثر مستقل عمل می‌کند، اما آشنایی با دنیای Cyberpunk 2077 می‌تواند تجربه تماشای آن را غنی‌تر کند. برخی بینندگان ممکن است بدون این آشنایی کامل نتوانند تمامی جزئیات را درک کنند.

تریلر انیمه Cyberpunk: Edgerunners | سایبرپانک اج رانرز