در این قسمت از ایکستراگیم به بررسی بازی Ghost of Tsushima یک بازی ویدیویی اکشن ماجراجویی است که توسط شرکت Sucker Punch Productions توسعه یافته و توسط Sony Interactive Entertainment منتشر شده است می پردازیم. این بازی در تاریخ ۱۷ ژوئیه ۲۰۲۰ برای کنسول های PlayStation 4 منتشر شد و در سپتامبر ۲۰۲۱ نسخه Director’s Cut آن برای PlayStation 5 منتشر شد. داستان بازی در دوران فئودالی ژاپن در قرن سیزدهم جریان دارد و بازیکن در نقش ساموراییای به نام “جین ساکای” قرار میگیرد که باید با تهاجم مغولها به جزیره تسوشیما مبارزه کند. “جین” باید بین رعایت سنتهای سامورایی و استفاده از روشهای جنگجویانه غیرمتعارف برای نجات سرزمین خود تصمیم بگیرد:
اطلاعات بازی Ghost of Tsushima
ژانر: ماجراجویی و اکشن
تاریخ انتشار:۲۷ تیر ۱۳۹۹
پلتفرم ها: PC، Xbox Series X/S
ناشر بازی:Sony Interactive Entertainment
شرکت سازنده:Sucker Punch Productions
درجه سنی بازی: 18+
نگاهی به بازی Ghost of Tsushima
داستان بازی “Ghost of Tsushima” درباره حمله مغولها به جزیره تسوشیما و تلاش جین ساکای، شخصیت اصلی بازی، برای مقابله با ارتش کوتون خان، نوه چنگیز خان، است. کوتون خان سالها به مطالعه فرهنگ و رسوم ژاپنی پرداخته تا بتواند به ژاپن حمله کند. اگرچه داستان بازی از یک رویداد تاریخی الهام گرفته، اما استودیوی ساکرپانچ رویکردی مشابه مجموعه “Assassin’s Creed” اتخاذ کرده است، به این صورت که یک روایت خیالی را در دل یک حادثه واقعی به تصویر میکشد. داستان “Ghost of Tsushima” با وجود سادگی، جذاب و دلنشین است.
با این وجود، از زمانی که صنعت بازیسازی به سوددهی رسید، توان ریسکپذیری سازندگان نیز کاهش یافت و بسیاری از آنها مجبور شدند به سراغ IPهایی بروند که فروش آنها تضمین شده بود. از این مرحله به بعد، خلاقیت به میزان قابل توجهی کاهش یافت و هر سال بازیهایی را میدیدیم که فقط نسبت به نسخههای قبلی خود بهبود یافته بودند. با این حال، استودیوهایی مانند ساکرپانچ در سال ۲۰۲۰ تلاش کردند نشان دهند که خلاقیت در این صنعت هنوز زنده است و با معرفی بازیهای جدید نیز میتوان به موفقیت دست یافت.
داستان بازی “Ghost of Tsushima” در سال ۱۲۷۴ میلادی رخ میدهد. شما در نقش یک سامورایی نجیبزاده به نام «جین ساکای» هستید که وظیفه دفاع از جزیره تسوشیما و هدایت نیروهای مدافع این سرزمین زیبا را برعهده دارد. جین پس از مرگ پدر و مادرش، تحت سرپرستی عمویش، شیمورا، بزرگ شده است. شیمورا از کودکی جین را تحت آموزشهای خود قرار داده و او را به عنوان یک سامورایی با شرافت تربیت کرده است. اما در روز حمله نیروهای مغول، همه چیز تغییر میکند. در این روز تاریخی و مهم، مغولها با یک حمله همهجانبه، سرزمین تسوشیما را تسخیر میکنند و تمامی ساموراییهای این جزیره را در ساحل کومودا قتل عام میکنند. با این حال، جین زنده میماند و داستان او از این نقطه آغاز میشود.
زندگی جین ساکای، پر از شکستها و تراژدیها بوده است. او از کودکی و نوجوانی خود را با تلخی مرگ پدرش میگذراند و این واقعه باعث میشود که او به خودش افسوس بخورد. برای جین، دفاع از شیمورا و نجات او فرصتی است تا رستگاری و آرامشی نسبی را پیدا کند. اما شکست از کوتن خان در حضور شیمورا، جین را به نقطهی صفر مطلق میرساند. برای یک سامورایی، شکست معادل مرگ است، بخصوص اگر آن سامورایی به عنوان یک شوالیه شجاع و با شرافت شناخته شود. پس از شکست از کوتن خان و از دست رفتن سوشیما، جین میتوانست به زندگی پر از سرافکندگی خود پایان دهد. اما به عنوان آخرین سامورایی زنده در جزیره تسوشیما، پس از دیدن سوختن خانهاش، کشته شدن دوستانش و اسارت هموطنانش، تصمیم میگیرد از فرصت دوبارهای که زندگی به او هدیه داده، استفاده کند و تلاش کند تا سوشیما را بازپس بگیرد.
این بازی یک تجربه فراگیر و غنی از ماموریتهای اصلی و فرعی، Outpostها، معابد و کالکتبلهای متنوع ارائه میدهد که شما را به چالش میکشد و جذابیت بازی را افزایش میدهد. این امکان را به شما میدهد که به آزادی در دنیایی پر از فعالیتهای مختلف بپردازید و تجربهی یک ماجرای بزرگ و شیرین را تجربه کنید. این واقعاً یک جذابیت منحصر به فرد است که بازیهایی مانند “The Witcher 3” و “Ghost of Tsushima” را برای طرفداران بازیهای جهانباز به یک تجربه ویژه تبدیل میکند.
داستان Ghost of Tsushima یک روایت ساده، جذاب و پرهیجان است. تلاشهای جین ساکای برای یکپارچه کردن دوستان قدیمیاش، او را با کاراکترهای مختلفی مواجه میکند؛ کاراکترهایی که رفتار و انگیزههایشان، مسیر داستان را به طور قابل ملاحظهای تحت تاثیر قرار میدهند؛ بنابراین، ما در “Ghost of Tsushima” با یک روایت متمرکز بر شخصیتها روبهرو هستیم. در این نوع روایت، اگر توسعه دهندگان نتوانند شخصیتها را به درستی پردازش کنند و انگیزه و جوهر شخصیتی آنها را برای مخاطب جذاب نمایند، اثر ممکن است به هدف خود نرسد و شکست بخورد. نویسندگان ساکرپانچ با این نکته آشنا هستند و تمامی کاراکترهای بازی را با حسن توجه، پرداخت میکنند. جین در طول مسیر خود، با افراد مختلفی روبرو میشود، از یونا، ماساکو، ایشیکاوا سنسه، ریوزو و کوتن خان گرفته تا کنجی و نوریو. این شخصیتها همگی به شکلی مهم، مسیر داستانی بازی را شکل میدهند و به توسعه داستان و جذابیت آن کمک میکنند. اما بدون شک، کاراکتر اصلی بازی، جین ساکای است.
متأسفانه، Ghost of Tsushima در بخشهای فنی از انتظاراتی که برایش قائل بودیم، عقب مانده است که این موضوع ممکن است باعث کاهش اشتیاق مخاطب نسبت به ادامه بازی شود. با این حال، سیستم مبارزات جذاب بازی و طراحی مراحلی که آرام آرام متنوعتر میشوند، به اندازهای موفق بوده که این نقاط ضعف را کاهش داده و جلوی احساس ناامیدی بازیکن را میگیرد.
علاوه بر ماموریتها، در نقشه فعالیتهای دیگری هم وجود دارد. این فعالیتها شامل پیدا کردن مجسمههای روباه، قطع بامبو، و کشف معابد هستند که به شدت یادآور تومبهای Assassin’s Creed 2 است. همچنین، فتح پایگاههای دشمن نیز از Far Cry به این بازی انتقال یافته است، و جالب اینکه سازندگان به جز مزایای آن، نقاط منفی آن را نیز به بازی اضافه کردهاند. برخی از پایگاهها بسیار بزرگ هستند و دشمنان زیادی در داخل آن حضور دارند. فتح این پایگاهها زمانبر است و پس از آزاد شدن آنها، مردم سوشیما به آن مکان بازگشته و پایگاه دشمنان مبدل به محلی مشابه بازار میشود که میتوانید در آن معامله کنید و سلاحهای خود را ارتقا دهید. نوع دیگر پایگاهها کوچکتر هستند و در نهایت 8 دشمن در آنها حضور دارد. با این حال، تعداد بیش از حد پایگاهها از اواسط بازی خستهکننده میشود و بیشتر شبیه به اضافه کردن این پایگاهها توسط سازندگان برای افزایش زمان گیمپلی به نقشه است، تا اینکه برای تجربه گیمپلی جذابیتی فراهم کند.
در مقایسه با بازیهای نقشآفرینی طولانی، Ghost of Tsushima تعداد کمتری از مأموریتهای جانبی را به بازیکن ارائه میدهد. اما تعداد مراحل جانبی در مقیاس کمپین ۵۰ الی ۶۰ ساعتهی آن، کافی است و به خوبی میتواند بازیکن را در دنیای خود گرفتار کند. نکتهی اصلی در سایدکوئستهای Ghost of Tsushima، سناریونویسی قدرتمند آنها است. هر یک از مراحل جانبی این بازی، با یک شروع موثر، داستان خود را به خوبی ارائه میدهند، به درستی به نتیجه میرسند و به بازیکن یک پاداش مهم میدهند. این امر باعث میشود بازیکن به خوبی احساس کند که یک ماجراجویی خاص را در سرزمین سوشیما تجربه کرده است. حتی تسخیر Outpostها هم با یک داستان کوتاه و پیشزمینهی داستانی همراه میشود. همهی این عوامل نشان میدهند که تیم نویسندگان بازی، وقت و انرژی فراوانی را به طراحی سایدکوئستهای بازی اختصاص دادهاند که نتیجهی آن، به طور کلی بسیار موفق و رضایتبخش است.
تصاویر محیط بازی روح سوشیما
نکات مثبت و منفی بازی Ghost of Tsushima
از نکات مثبت بازی می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
- دنیای زیبا و جذاب: بازی دارای دنیایی با چشماندازها و مناظر طبیعی زیبا و جذاب است که شامل سواحل، جنگلها، کوهها و روستاهای ژاپنی است.
- سیستم مبارزهی روانه و جذاب: مبارزات در بازی بسیار شارپ و جذاب طراحی شدهاند و احساس قدرت و آهنگی در هنگام نبرد را به بازیکن منتقل میکنند.
- داستان عمیق و جذاب: داستان اصلی و شخصیتهای بازی از جمله جین ساکای باعث شدید پرداختن بازیکن به دنیای داستانی شود.
- محیط زیبای صوتی: موسیقی زمینهی بازی و صداگذاریهای حماسی و زیبا، تجربهی صوتی فراگیری را برای بازیکن ایجاد میکنند.
- انعطافپذیری در انجام ماموریتها: بازیکن میتواند مسیر و روش انجام ماموریتها را به طور آزادانه انتخاب کند و از روشهای مختلف مبارزه و استراتژیها استفاده کند.
- محتوای فرعی غنی: علاوه بر داستان اصلی، بازی دارای ماموریتهای جانبی، کالکتیبلها و فعالیتهای جذاب دیگری است که به تنوع و عمق بازی اضافه میکنند.
- سطح جزییات بالا: جزئیات زیادی در بازی وجود دارد که به واقعیت و زیبایی آن افزوده میشوند، از جمله طراحی شخصیتها، محیطها و اشیاء قابل تعامل.
- پشتیبانی و توسعهی پساعرضه: استودیو سازنده بازی به مرور زمان بهروزرسانیها و محتوای جدید را برای بازی ارائه میدهد که تجربهی بازی را برای بازیکنان تازهتر و جذابتر میکند.
از نکات منفی بازی می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
- تکراری بودن برخی از فعالیتها: برخی از ماموریتها و فعالیتهای جانبی در طول بازی تکراری میشوند که ممکن است بازیکن را از تجربه جذاب بازی خسته کنند.
- نقصهای فنی: گاهی اوقات بازی با مشکلات فنی مانند افت فریم ریت و بارگذاری طولانی روبرو میشود که تجربه بازی را تضعیف میکند.
- کمبود تنوع در مبارزات: با گذشت زمان، برخی از بازیکنان ممکن است احساس کنند که مبارزات در بازی کمی تکراری و کم تنوع هستند و نیاز به ارتقاء و تنوع در سیستم مبارزه باشد.
- کمبود عمق در بخشهایی از داستان: برخی از بخشهای داستانی ممکن است کمی کمبود عمق داشته باشند و احساس کنید که نیاز به توسعه و تقویت بیشتر دارند.
- عدم حضور چالشهای بیشتر: در برخی موارد، چالشها و دشواریهای بازی ممکن است کمی کم باشند که باعث کاهش تجربهی گیمپلی برای بازیکن میشود.
- عدم اصلاح موارد پساعرضه: ممکن است برخی از مشکلات و نقصهای بازی در بهروزرسانیها و نسخههای پساعرضه اصلاح نشوند که میتواند بر تجربهی کاربر تاثیرگذار باشد.
- کندی در روند داستان: برخی بازیکنان ممکن است احساس کنند که روند داستانی بازی در برخی نقاط کند و کشش داستانی نداشته باشد که باعث کاهش جذابیت برای آنها شود.