در این قسمت از ایکستراگیم به نقد و بررسی انیمه Re:Zero | ری زیرو، Re- Starting Life in Another World یکی از محبوب ترین و مورد توجه ترین انیمههای سال های اخیر است. این انیمه در ژانر فانتزی و ایسکای (انتقال به دنیای دیگر) قرار دارد و با داستان پیچیده و عمیق خود، توانسته است مخاطبان بسیاری را جذب کند. حول محور سوبارو ناتسوکی، یک نوجوان ژاپنی که به طور ناگهانی به دنیای دیگری منتقل میشود، میچرخد. او متوجه میشود که هر بار که میمیرد، به یک نقطه خاص در زمان بازمیگردد و میتواند با استفاده از این قدرت، از اتفاقات مرگبار جلوگیری کند و مسیر داستان را تغییر دهد.
صداپیشه
- Subaru Natsuki: Yūsuke Kobayashi
- Emilia : Rie Takahashi
- Rem: Inori Minase
- Ram: Rie Murakawa
- Beatrice: Satomi Arai
- Puck: Yumi Uchiyama
تعداد قسمت ها
- فصل اول: Episode 25
- فصل دوم: Episode 25
- اسپین آف: Memory Snow
توضیحات
- سبک: ماجراجویی، فانتزی، ایسکای، غم انگیز
- سال تولید: 16 فروردین 1395
- شرکت سازنده: White Fox
- کارگردان: Masaharu Watanabe
داستان انیمه Re:Zero | ری زیرو
فصل اول: Re:Zero − Starting Life in Another World
داستانی غمانگیز و پر از رنج
سوبارو ناتسوکی، یک نوجوان ژاپنی معمولی، یک روز به طور ناگهانی در حالی که از یک فروشگاه کوچک به خانه بازمیگشت، خود را در دنیای دیگری مییابد. او از همه چیز بیخبر است و نمیداند چرا یا چگونه به این دنیا منتقل شده است. احساس بیگانگی و ناامیدی به او دست میدهد، اما به زودی با دختری زیبا و نقرهایمو به نام امیلیا مواجه میشود که او را از دست راهزنان نجات میدهد. امیلیا، که خود نیز به دنبال یک نشان گمشده است، تبدیل به تنها نور در تاریکی زندگی سوبارو میشود. او تصمیم میگیرد که به امیلیا کمک کند تا نشان گمشدهاش را پیدا کند. سوبارو و امیلیا به یک خانه قدیمی و مرموز میرسند که توسط یک دزد خطرناک به نام السا گرانهیرتل اداره میشود. درگیری بین سوبارو، امیلیا و السا رخ میدهد، که به طرز وحشیانهای منجر به مرگ سوبارو میشود.
قدرت بازگشت به زمان – لعنتی بیپایان
اما سوبارو پس از مرگ به زمان گذشته بازمیگردد و متوجه میشود که قدرتی عجیب دارد: او میتواند با مرگ خود به یک نقطه خاص در زمان بازگردد. این قدرت نه تنها برای او بلکه برای دیگران نیز به مانند لعنتی بیپایان است. او هر بار باید با درد و رنج مرگ و تجدید حیات مواجه شود. سوبارو مجدداً از ابتدا شروع میکند و تلاش میکند تا از اتفاقات مرگبار جلوگیری کند. او دوباره با امیلیا ملاقات میکند و سعی میکند راهی برای نجات از وضعیت مرگبار پیدا کند. او با استفاده از دانش خود از تکرار زمان، السا را شکست میدهد. هر بار که مرگ را تجربه میکند، با زخمهای جدید روحی و روانی برمیگردد.
عمارت روزوال – مکانی پر از اسرار
سوبارو به عمارت روزوال، یکی از حامیان امیلیا، دعوت میشود. در این عمارت، او با خدمتکاران دوقلو، رم و رم، و بئاتریس، یک کتابدار مرموز، آشنا میشود. او همچنین شروع به یادگیری مهارتهای جدید و آشنایی بیشتر با دنیای جدید خود میکند. اما سایه مرگ و بازگشت همچنان بر سر او سنگینی میکند. سوبارو شروع به تطبیق با زندگی در عمارت میکند و سعی میکند دل رم و رم را به دست آورد. اما هر بار که تلاش میکند از کشته شدن جلوگیری کند، مرگهای دردناکی را تجربه میکند و ناامیدی او را در بر میگیرد. او متوجه میشود که توسط موجودات نفرینشده جنگل نفرین شده است. او و رم به جنگل میروند تا منبع نفرین را پیدا کنند. هر قدمی که برمیدارند، با وحشتی بیپایان مواجه میشوند.
نفرین و رنجهای بیپایان
سوبارو با کمک رم و رم موفق به شکست نفرین میشود، اما زخمی عمیقتر در روحش باقی میماند. او به عمارت بازمیگردد و با رم و رم همکاری میکند تا از اتفاقات مرگبار جلوگیری کند. او موفق میشود دل رم را به دست آورد و رابطه بهتری با او برقرار کند، اما حس میکند که این پیروزیها چیزی جز توهم نیستند. سوبارو و دوستانش تصمیم میگیرند تا در جشنواره محلی شرکت کنند. او از این فرصت استفاده میکند تا بیشتر با امیلیا و دیگران آشنا شود و لحظات خوشی را تجربه کند. اما هر لحظه خوشی، همچون سایهای گذرا، به سرعت ناپدید میشود.
تلاش برای نجات و چالشهای جدید
سوبارو با مشکلات جدیدی مواجه میشود و باید راهی برای حل آنها پیدا کند. او سعی میکند تا با دوستان جدیدی آشنا شود و روابط خود را با آنها تقویت کند. او همچنین تلاش میکند تا از اتفاقات مرگبار جلوگیری کند و نشان دهد که قدرت بازگشت به زمان میتواند به او کمک کند.سوبارو با شخصیتهای جدیدی آشنا میشود و باید با چالشهای جدیدی روبرو شود. او تلاش میکند تا با استفاده از دانش خود از تکرار زمان، راهی برای نجات دوستانش پیدا کند.
اما هر بار که به گذشته بازمیگردد، احساس میکند که بخشی از وجودش در تاریکی گم شده است. سوبارو تصمیم میگیرد که از دشمنانش انتقام بگیرد و به دوستانش کمک کند. او با استفاده از قدرت خود تلاش میکند تا از اتفاقات مرگبار جلوگیری کند و دوستانش را نجات دهد. اما هر بار که مرگ را تجربه میکند، باری سنگینتر بر دوش او قرار میگیرد و روحش خستهتر میشود.
پایان – چرخهای بیپایان
سوبارو مجدداً به زندگی جدید خود بازمیگردد و با چالشهای جدیدی روبرو میشود. او با استفاده از قدرت خود تلاش میکند تا از اتفاقات مرگبار جلوگیری کند و دوستانش را نجات دهد. اما هر بار که به گذشته بازمیگردد، بار سنگینتری از رنج و درد بر دوش خود احساس میکند، و هیچ راه فراری از این چرخه بیپایان مرگ و تکرار نمییابد. در نهایت، سوبارو موفق میشود دل دوستانش را به دست آورد و از اتفاقات مرگبار جلوگیری کند. اما زخمهایی که در این مسیر بر روح او باقی مانده، هرگز التیام نمییابند و او باید با این درد و رنج تا آخر عمر خود زندگی کند.
فصل دوم: Re:Zero − Starting Life in Another World
ورود به Sanctuary (محراب)
سوبارو ناتسوکی، که بارها و بارها مرگ را تجربه کرده و با تکرار زمان به گذشته بازگشته است، همچنان در تلاش برای حفظ و نجات عزیزان خود است. اما در این مسیر، او هر بار زخمهای عمیقتری بر روحش احساس میکند. فصل دوم داستان او را در مواجهه با چالشها و تهدیدات جدید دنبال میکند. سوبارو به همراه امیلیا و دوستانش به محل مرموزی به نام Sanctuary سفر میکنند. این مکان پر از اسرار و خطرات ناشناخته است. ورود به Sanctuary باعث میشود که سوبارو و امیلیا با خاطرات و ترسهای عمیق خود روبرو شوند. امیلیا باید در آزمونهایی شرکت کند که گذشتهی تاریک و دردناک او را برملا میکنند.
آزمایشها و شکستهای دردناک
سوبارو نیز در Sanctuary با آزمایشهای سختی روبرو میشود. او در هر بار مرگ و بازگشت، بیشتر از همیشه احساس خستگی و ناامیدی میکند. هر بار که سوبارو سعی میکند راه حلی برای نجات دوستانش پیدا کند، با موانع جدید و غیرقابل پیشبینی روبرو میشود. هر تلاش ناموفق او، زخمهای روحی او را عمیقتر میکند. در این مسیر، سوبارو با اکیدونا، جادوگر طمع، ملاقات میکند. او در جلسات چای با اکیدونا شرکت میکند و سعی میکند از او کمک بگیرد. اکیدونا به سوبارو اطلاعاتی درباره قدرت بازگشت به زمانش میدهد، اما کمکهای او همیشه با نیتی پنهان همراه است. هر بار که سوبارو با اکیدونا صحبت میکند، بیشتر در تاریکی و شک و تردید فرو میرود.
روبرو شدن با حقیقتهای تلخ
سوبارو در جریان این فصل، با حقیقتهای تلخی درباره خود و اطرافیانش روبرو میشود. او متوجه میشود که برخی از دوستانش رازهایی پنهان دارند و برخی دیگر از دشمنانش نیز انگیزههایی دارند که او درک نمیکند. این کشفها او را درگیر چرخهای بیپایان از درد و رنج میکند. سوبارو همچنان به تلاش برای نجات امیلیا و دیگر دوستانش ادامه میدهد. او در مواجهه با جادوگران، شیاطین و موجودات مرموز، باید هر بار از تمام توان خود استفاده کند تا از مرگ و نابودی جلوگیری کند. هر بار که موفق میشود، تنها برای مدت کوتاهی احساس آرامش میکند، چرا که میداند مرگ و درد بار دیگر در کمین اوست.
نبرد نهایی و فداکاری
در نهایت، سوبارو با فداکاری و تلاش بیپایان، موفق میشود که تهدیدات جدید را دفع کند و دوستانش را نجات دهد. اما بهایی که برای این پیروزی میپردازد بسیار سنگین است. او نه تنها با جسم و جان خود، بلکه با روح و احساساتش نیز هزینه میدهد. سوبارو در این نبرد نهایی، بخش بزرگی از وجود خود را از دست میدهد. فصل دوم با پیروزیای تلخ و دردناک برای سوبارو به پایان میرسد. او موفق میشود دوستانش را نجات دهد و تهدیدات جدید را دفع کند، اما زخمهای عمیقی که بر روحش باقی میمانند، هرگز التیام نمییابند. سوبارو همچنان درگیر چرخهای بیپایان از مرگ و تکرار است و باید با این درد و رنج تا آخر عمر خود زندگی کند.
در نهایت، سوبارو به این نتیجه میرسد که هر چند که ممکن است بتواند دوستانش را نجات دهد، اما روح خودش هرگز از این چرخه بیپایان و زخمهای ناشی از آن رهایی نخواهد یافت. او باید با این حقیقت تلخ روبرو شود که زندگی در این دنیا، پر از رنج و درد است و هیچ راه فراری از آن وجود ندارد.
بررسی انیمه Re:Zero | ری زیرو
سبک “ایسِکای” (Isekai)، که به معنای “دنیای متفاوت” است، به یکی از محبوبترین سبکها در لایت ناولها، انیمهها، مانگاها و بازیهای ویدئویی ژاپن تبدیل شده است. در این سبک، شخصیت اصلی به دنیای موازی فانتزی منتقل میشود و باید با قوانین و چالشهای جدید آن جهان کنار بیاید. ورود به این دنیای جدید ممکن است موقت یا بهصورت تناسخ و زندگی مجدد باشد.
قهرمانان این داستانها معمولاً افرادی جامعهگریز، نیت (NEET)، یا هیکیکوموری هستند که در دنیای جدید تحولاتی عمیق را تجربه میکنند. در ادبیات انگلیسی، آثار قدیمی مانند “آلیس در سرزمین عجایب” و “جادوگر شهر اُز” میتوانند نمونههای اولیه این سبک را نمایان کنند. در دنیای انیمه، آثار قدیمی مانند “Aura Battler Dunbine” و “Fushigi Yûgi” و انیمههای معاصر مانند “Sword Art Online” ادامهدهندهی این موضوع بودهاند.
با موفقیتهای اخیر سبک ایسِکای در لایت ناول، مانگا و انیمه، این سبک به یک ژانر نسبتا نوپا تبدیل شده است. با این حال، انباشت کلیشهها و مشکلات مربوط به تولید و انتشار میتواند به موفقیت دنبالهدار این آثار آسیب برساند. در نتیجه، علیرغم استقبال زیاد، پیدا کردن آثار موفق و تأثیرگذار در این سبک ممکن است با مشکلاتی همراه باشد. انیمه “Re− Starting Life in Another World” با ویژگیهای منحصر بهفرد خود، به یکی از بهترین نمونههای سبک ایسکای تبدیل شده است. در این انیمه، ناتسوکی سوبارو بدون مقدمهچینی، به دنیای موازی منتقل میشود. او که پیش از این بیشتر وقت خود را با بازیهای ویدئویی سپری کرده، بهطور ناگهانی با دنیای جدیدی مواجه میشود که مطابق با تصوراتش از داستانهای فانتزی نیست.
بدون پول و آگاهی از قوانین دنیای جدید، سوبارو بهطور تصادفی با دختری نیمهالف به نام ساتِلا آشنا میشود. ساتِلا به دنبال فردی است که نشان باارزشش را دزدیده است. سوبارو تصمیم میگیرد به او کمک کند، اما در جستوجو برای یافتن نشان، به طرز مرموزی کشته میشود. پس از هر بار مرگ، سوبارو به نقطهای از زمان بازمیگردد و با داشتن خاطرات مرگهای قبلی، سعی میکند از تجربیاتش استفاده کند. اما حل معماهای پیچیده و رازهای پنهان دنیای جدید، کار آسانی نیست و پیچیدگیهای بیشتری را در پیش رو دارد.
با استفاده از ترکیب های آشناییت در داستان و طراحی شخصیتها، توانسته است از کلیشههای معمول سبک ایسکای دوری کند. در حالی که سایر آثار ایسکای تلاش میکنند با افزودن ویژگیهای خاص، به دور از کلیشهها پیش بروند، “Re:Zero | ری زیرو” بهطور مؤثری از ژانرهای مختلف بهره میبرد و تلاش میکند تا بخشهای تکراری داستان را بهخوبی پوشش دهد و جذابیت بیشتری برای مخاطب ایجاد کند.
قهرمان داستان، سوبارو، با پیشزمینهای از بازیهای ویدئویی مشابه، انتظاراتی از سازوکار سبک ایسکای دارد که بهطور کمدی در داستان گنجانده میشود. او دارای قابلیتی است که مشابه بازگشت چکپوینتی در بازیها عمل میکند و با تکرار مرگ، وحشتی مشابه بازیهای کوجیما را ایجاد میکند. این ویژگی، بهجای اینکه به فانتزی سرگرمکنندهای تبدیل شود، چالشی جدی و هیجانانگیز در سراسر داستان میشود که امکان پیشبینی قدمهای بعدی را برای مخاطب کاهش میدهد.
سوبارو بهجز قابلیت بازگشت به زمان، هیچ قدرت خاصی در دنیای موازی ندارد و این ضعفها باعث میشود تا درگیریهای ذهنی او برای کمک به دیگران برجستهتر و پیچیدهتر شود. این ویژگیها و اشتباهات عاطفی او به عمق درام و اضطراب داستان میافزاید و “Re:Zero | ری زیرو” را از سایر آثار مشابه متمایز میکند. سوبارو با نیرویی مواجه است که اجازه نمیدهد دربارهی بازگشتهایش صحبت کند. او بهطور مکرر بعد از مرگ به گذشته برمیگردد و در هر بار با احساسات متفاوتی وارد ماجراها میشود. این تجربههای تکراری، سوبارو را به این نتیجه میرساند که تنها راه باقیمانده، شروع از صفر است. پایانهای شوکهکننده هر حلقهی زمانی بهخوبی در داستان گنجانده شده و به ایجاد تنش و جذابیت کمک میکند.
بهترین ویژگی “Re:Zero | ری زیرو” همینجاست که با ترکیب المانهای آشنای داستانگویی، تریلر روانشناختی را ارائه میدهد. این انیمه از ابتدا با ایجاد ابهامات در مورد چرایی حضور قهرمان و معماهای پیچیدهای که در حوادث بعدی پیش میآید، درامی پرتعلیق را خلق میکند. سوبارو، بهجز قابلیت بازگشت به زمان، قدرت خاصی ندارد و این نقصها باعث میشود تا چالشهای عاطفی و ذهنی او بهخوبی نمایان شود. شخصیتها در “Re” بهخوبی طراحی شدهاند و تعاملات آنها بدون کشیده شدن به کلیشههای عاطفی، با هم ترکیب میشود. شخصیتهای دختر و مرد در داستان بهطور مؤثری به تصویر کشیده شدهاند و رابطهی سوبارو با آنها بهخوبی به نمایش درآمده است. طراحی و شخصیتپردازیها با وجود وفاداری به برخی کلیشهها، تلاش خوبی برای ایجاد باورپذیری در داستان دارند.
با توجه به موفقیت فصل اول و ادامهدار بودن ویژگیهای اصلی داستان، “Re:Zero | ری زیرو” همچنان پتانسیل بالایی برای ادامه یافتن دارد. با پیشرفتهای جدید در داستان و معرفی آنتاگونیستهای جدید، از جمله پتلگیوس، و روشن شدن ابهامات موجود، انتظارات برای فصل دوم بالا رفته است. افزوده شدن سکانسهای جدید و بهبود طراحی صحنه در نسخهی Director’s Cut، هیجان برای ادامهی داستان را بیشتر کرده است. استودیو وایت فاکس، که به خاطر انیمههایی مثل Steins;Gate و Akame ga Kill شناخته میشود، مسئول ساخت انیمهی Re:Zero | ری زیرو بوده است. کارگردانی این انیمه بر عهدهی ماساهارو واتانابه بود، که به خاطر انتخابهای هنری خود در قاببندی نماها، همچون استفاده از نور و سایه بهطور مؤثر، به خوبی شناخته شده است. واتانابه توانسته است از طراحی جالب و میزانسنهای منحصر به فرد در صحنههای مختلف بهرهبرداری کند، مثل قرار دادن سوبارو در شرایط نوری متفاوت که به وضعیت احساسی او تاکید میکند.
تپاتسو ناگاتسوکی، نویسندهی لایت ناول، بهطور مستقیم بر روی ساخت انیمه نظارت داشته و به تیم سازنده مشاوره داده است تا وفاداری به منبع اصلی حفظ شود. این دقت در جزئیات حتی در انتخاب آهنگ موبایل سوبارو که در انتهای اپیزود ۱۹ پخش میشود، مشاهده میشود. آهنگ “Yoake no Michi” از تیتراژ ابتدایی انیمهی کودکانهی Dog of Flanders، برای هشدار به سوبارو دربارهی رسیدن وال سفید، فضای خاصی را در این اپیزود خلق میکند و باعث ایجاد آرامش و اضطراب در اوج داستان میشود.
سازندگان با توجه به ریزهکاریها و طراحیهای دقیق، داستانی تأثیرگذار و بهیادماندنی را ارائه دادهاند. اپیزود ۱۵، “The Outside of Madness”، یکی از نقاط قوت داستان است که با تیتراژ خونین و موسیقی متن تأثیرگذار خود، لحظات احساسی و تاثیرگذاری را به نمایش میگذارد. این وسواس در طراحی گرافیکی و کیفیت دوبله، به Reبرتریهای زیادی نسبت به سایر آثار مشابه خود میبخشد و آن را به یک انیمهی خوشساخت تبدیل کرده است.
تصاویر انیمه Re:Zero | ری زیرو
نکات مثبت و منفی انیمه Re:Zero | ری زیرو
از نکات مثبت انیمه می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
- خلاقیت در روایت داستان: Reبا ایدهی منحصربهفرد بازگشت به نقطهی سیو و کشف تدریجی حقیقتها، داستانی پرتعلیق و هیجانانگیز ارائه میدهد که به خوبی توانسته از کلیشههای رایج ژانر ایسکای دوری کند.
- توسعه شخصیتها: شخصیتهای انیمه بهخوبی طراحی شدهاند و هر کدام با ویژگیهای منحصر به فرد خود به پیشبرد داستان کمک میکنند. تغییرات عاطفی و روانی شخصیتها، به ویژه سوبارو، به عمق داستان افزوده است.
- فضاسازی و طراحی بصری: طراحی بصری و فضای انیمه بهطور قابل توجهی جذاب و متنوع است. از جزئیات گرافیکی گرفته تا طراحی محیطها و شخصیتها، همگی با کیفیت بالا و دقت انجام شدهاند.
- موسیقی و صداگذاری: موسیقی متن و صداگذاری انیمه بهطور مؤثر در تقویت جو و احساسات صحنهها نقش دارند. آهنگهای متناسب با لحظات حساس و مهم داستان، تأثیر زیادی بر تجربهی بیننده دارند.
- پیشبرد داستان با پیچشهای مداوم:داستان بهطور مداوم با پیچشهای جدید و ابهامات جذاب پیش میرود که باعث میشود مخاطب همیشه منتظر قسمتهای بعدی باشد.
- تعاملهای عاطفی و درام: جنبههای درام و تعاملهای عاطفی بین شخصیتها بهخوبی در داستان گنجانده شدهاند و به عمق و تأثیرگذاری روایت افزودهاند.
از نکات منفی انیمه می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
- تکرار و یکنواختی: با وجود جذابیتهای داستان، تکرار فرآیند بازگشت به گذشته و تجربهی مرگهای مکرر ممکن است برای برخی بینندگان به تدریج تکراری و خستهکننده به نظر برسد.
- طولانی بودن برخی بخشها: برخی قسمتهای انیمه بهطور غیرضروری طولانی هستند و ممکن است ریتم داستان را کند کنند، که باعث خستگی برخی بینندگان شود.
- کلیشهها و انتظار از الگوهای رایج: اگرچه Reموفق به دوری از کلیشههای رایج شده است، اما هنوز هم در برخی بخشها به الگوهای شناخته شدهی ژانر ایسکای پایبند است که میتواند برای برخی بینندگان آشنا و پیشبینیپذیر به نظر برسد.
- مشکلات در برقراری تعادل: با وجود تلاش برای حفظ تعادل در شخصیتپردازی و روایت، گاهی اوقات تمرکز بیش از حد بر روی برخی شخصیتها و جنبههای داستان میتواند باعث کمرنگ شدن سایر بخشها و شخصیتها شود.
- پیچیدگیهای داستانی:پیچیدگیهای زیاد در داستان و شخصیتها ممکن است برای برخی بینندگان گیجکننده و دشوار باشد، به ویژه در قسمتهای پیچیده و پر از جزییات.
تریلر انیمه انیمه Re:Zero | ری زیرو