در این قسمت از ایکستراگیم به بررسی بازی Senua’s Saga: Hellblade 2 دنبالهای بسیار مورد انتظار برای بازی تحسینشده Hellblade: Senua’s Sacrifice است که توسط استودیوی Ninja Theory توسعه یافته است میپردازیم. بازی اول به دلیل رویکرد نو آورانه اش به مسائل روانی، داستان سرایی فراگیر و گرافیک خیره کننده مورد تقدیر قرار گرفت. دنباله این بازی وعده میدهد که بر این نقاط قوت بنا شود و تجربه ای حتی شدیدتر و احساسیتر ارائه دهد. بازی ادامه داستان سنوئا، یک جنگجوی پیکت که با مشکلات روانی شدید از جمله روانپریشی دست و پنجه نرم میکند را روایت میکند. بازی اول به دلیل نمایش حساس و دقیق مسائل روانی مورد تحسین قرار گرفت که با مشاوره نزدیک با عصبشناسان و افرادی که تجربه روانپریشی دارند، به دست آمد. بازی اولین بار در مراسم The Game Awards در سال 2019 با یک تریلر معرفی خیرهکننده اعلام شد که گرافیکهای چشمگیر و جوی هولناک را نشان میداد. طرفداران نسخه اصلی Hellblade انتظارات بالایی برای دنباله آن دارند و امیدوارند که به کاوش عمیق تری در شخصیت سنوئا و مکانیک های بازی بهبود یافته دست یابند. عمق احساسی، پیچیدگی روایی و شکوه بصری تعیین شده توسط بازی اول، سطح بالایی را تعیین کرده است، اما اگر هر استودیویی بتواند این انتظارات را برآورده یا از آن فراتر رود، آن استودیوی Ninja Theory است:
اطلاعات بازی Senua’s Saga: Hellblade 2
ژانر: ماجراجویی و اکشن
تاریخ انتشار:1 خرداد 1403
پلتفرم ها: PC، Xbox Series X/S
ناشر بازی:Ninja Theory
شرکت سازنده:Ninja Theory
درجه سنی بازی: 10+
نگاهی به بازی Senua’s Saga: Hellblade 2
بزرگترین پیشرفت مشاهده شده در Senua’s Saga: Hellblade 2 نسبت به نسخه اول این سری، در جریان کلی بازی (Pacing) است. در نسخه اول، تجربهای ایدهآل ارائه نمیشد، اما در Hellblade 2 این مسئله بهبود یافته و عملکرد فوقالعادهای دارد. اگرچه ممکن است تجربه بازی به اندازهای طولانی نباشد که انتظار میرود، اما در طول این زمان محدود، هیچ لحظهای نیست که گیمر را به خود رها کند و اکثر اوقات مفید و سرگرمکننده است. گرچه بازی در تمامی لحظات خود موضوعات مهم و سنگین را مطرح میکند، اما پیسینگ درست بازی از ایجاد خستگی در گیمر جلوگیری میکند و تجربهای لذتبخش و سرگرمکننده ارائه میدهد. ساخته Ninja Theory به شما اجازه میدهد که در جریان بازی آرام بگیرید، محیط را بررسی کنید و حتی به دنبال موارد مخفی بگردید. در ادامه، با موقعیتسنجی صحیح، وارد فضایی پر از آدرنالین میشوید و مبارزاتی نفسگیر را تجربه میکنید. در پایان، بازی شما را به فضاهای باقیمانده ادامه میدهد و عملاً به شما اجازه نمیدهد که از اتمسفر آن خارج شوید. دستیابی به این سطح پیسینگ نیاز به بررسیهای متعدد و دقیق دارد که در نسخه اول مشاهده نشده بود. در حالی که در Senua’s Sacrifice، چارچوبی مشابه با وضعیت فعلی بود، اما این امر در Hellblade 2 رخ داده و بازی ترکیبی از قطعههای کاملاً متفاوت را نشان میدهد که در مکان و زمان درست کنار هم قرار میگیرند.
چالشهایی که با هدف دستیابی به یک پیسینگ ایدهآل طراحی شدهاند، روند بازی را از یکنواختی خارج کرده و گیمر را در یک ترن هوایی از تجربهها قرار میدهند که مدام تغییر میکند و او را در حالت آماده باش نگه میدارد. هرچند فلسفه طراحی مبارزات در Senua’s Saga: Hellblade 2 با بازیهای اکشن سنتی تفاوت دارد، اما همانند بهترینهای این ژانر، بازی هیچگاه شما را مجبور به تکرار یک سناریوی خاص نمیکند. هر دشمن به شکلی متفاوت حمله و دفاع میکند، اما بازی همه امکانات تدافعی و تهاجمی را به نحوی در اختیارتان قرار میدهد که بتوانید با روشهای دلخواه خود آنها را شکست دهید. این آزادی عمل باعث میشود که هیچ مبارزهای شبیه به دیگری نباشد و هر یک به شکلی کاملاً متفاوت جریان یابد. این موضوع احتمالاً بزرگترین دستاورد Ninja Theory در طراحی مبارزات Hellblade 2 است. این بار حتی برای ورود هر یک از دشمنان به مبارزه ساختاری وجود دارد که به شکلی بسیار روان انجام میشود و مخاطب را در یک صحنه سینمایی و نفسگیر قرار میدهد که از پیش تعیین شده نیست و هر بار تغییرات جزئی در آن رخ میدهد.
داستان Senua’s Saga: Hellblade 2 تفاوتهای بسیاری با نسخه اول دارد و به جای ادامه همان مسیر، آن را به شکلی بهتر و تاثیرگذارتر روایت میکند. اگر داستان نسخه اول به معرفی سنوآ به عنوان شخصیتی متفاوت از آنچه تاکنون در بازیهای ویدیویی دیده بودیم میپرداخت، این بار با فردی روبرو هستیم که نمیخواهد به عنوان قهرمان شناخته شود، اما چارهای جز پذیرفتن این نقش ندارد. در قسمت اول، سنوآ شخصیتی ضعیف و شکسته بود که باید ابتدا اهریمنهای درونی خود را شکست میداد. اما در این نسخه، او به عنوان آنتاگونیستی جدید باید مسیری تازه را آغاز کند و از چیزی که قبلاً ضعفش محسوب میشد، برای مقابله با تهدیدها استفاده کند.
داستان Senua’s Saga روایت انسانهایی است که در نزدیکی ما، تنها ایستاده و وظیفهای سنگین بر دوششان میافتد که بار تمامی اطرافیان خود را به دوش بکشند. این افراد با انتخاب خود این وظیفه سنگین را برعهده نمیگیرند، اما میدانند که حق انتخابی ندارند. شاید بتوانند دست بکشند و همه چیز را رها کنند، اما ذات قدرتمندشان اجازه نمیدهد که بیتفاوت باشند. داستان Hellblade 2، سنوآ را در کنار شخصیتهای دیگری قرار میدهد تا تواناییهایش را محک بزند.
تمام جادوی بصری Hellblade 2 با استفاده از موتور Unreal Engine 5 خلق شده است و میتوان آن را بهترین نمونه از قدرت این موتور دانست. اما ممکن است با اطلاع از استفاده از Unreal Engine 5 و شنیدن اخباری مانند فریمریت 30 بر ثانیه بودن بازی بر روی Xbox، مقداری نگران عملکرد فنی بازی باشید. خوشبختانه، میتوانم بگویم که نگرانی نیازی نیست، زیرا گرافیک فوقالعاده Hellblade 2 هیچ تأثیری بر عملکرد بازی نداشته است. خوشبختانه، هیچ یک از مشکلات معمولی مانند استاتر، مصرف اضافی VRAM و کرش کردن در Hellblade 2 وجود ندارند و من تجربهای بسیار پایدار با این بازی داشتهام. به همین دلیل، بسیار کماحتمال است که نسخههای Xbox Series X و S این بازی مشکل فنی خاصی داشته باشند. در واقع، مشاهده چنین عملکرد فنی خوبی روی پیسی، امیدوارم کنسولها هم در آینده بتوانند حالت 60 فریم بر ثانیه را پشتیبانی کنند. به طور خلاصه، Hellblade 2 یک دستاورد فنی بزرگ و نمایندهای لایق برای عنوان زیباترین بازی نسل نهم تا اینجا است.
بخش گیمپلی بازی به مبارزات اختصاص مییابد. سیستم مبارزه در نسخه اول Hellblade ساختار سادهای داشت؛ شامل ضربه سبک و سنگین، دفع و پری، جاخالی، و ورود به حالت اسلوموشن با پر شدن نوار تمرکز برای انجام حملات شدیدتر بود. این سیستم در کل بد کار نمیکرد، اما هیچ وقت از حد متوسط فراتر نرفت، بهویژه در مواجهه با دو یا سه دشمن که کمبت Hellblade 1 کم میآورد و ضعفهایش را نشان میداد. سیستم مبارزه در Senua’s Saga: Hellblade 2 اساساً همان ساختار را دارد، اما عجیب نیست که برخلاف انتظار، اکنون این بخش از بازی مورد علاقه من است.
تصاویر محیط بازی سنوآ: افسانه هل بلید ۲
نکات مثبت و منفی بازی Senua’s Saga: Hellblade 2
از نکات مثبت بازی می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
- گرافیک بی نظیر: گرافیک بصری فوقالعاده و جذاب با تکنولوژی Unreal Engine 5.
- جلوه های بصری: جلوههای صوتی بینظیر و موسیقی فوقالعاده که بخشی اساسی از تجربه بازی را تشکیل میدهند.
- گسترش محتوا: محیطهای دیدنی و جذابی که بازیکن را در داستان فرو میبرند.
- افزایش مود کامبت: بهبودهای قابل توجه در سیستم مبارزه نسبت به نسخه اول.
- داستان سرایی فوق العاده: داستان پیچیده و جذاب که ادامهای بر داستان نسخه قبلی است و شخصیت اصلی، سنوآ، را در مواجهه با چالشهای جدید قرار میدهد.
از نکات منفی بازی می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
- مشکل سخت افزاری: ممکن است برخی از بازیکنان فریمریت پایینتری در نسخههای کنسولی مشاهده کنند.
- عملکرد تکراری: ممکن است سیستم مبارزه برای برخی از بازیکنان با تکرار و تنوع کمتری همراه باشد.
- داستان پیچیده: برخی از بازیکنان ممکن است به داستان و فلسفه عمیق بازی علاقهمند نباشند و این موارد را جذاب ندانند.